ریاضی رمز موفقیت

نمونه سوال ؛ نکات مهم ؛ دانستنی ها و... ریاضی

ریاضی رمز موفقیت

نمونه سوال ؛ نکات مهم ؛ دانستنی ها و... ریاضی

اعلام جزئیات و زمان جراحی جنجالی

دانش > پزشکی - عمل‌های جراحی که حالا انجام می شود یا در برنامه انجام هستند تا همین چند سال قبل سوژه فیلم‌های تخیلی بودند. در یکی از جنجالی‌ترین موارد اعلام شده احتمالا اولین پیوند سر انسان در دسامبر 2017 انجام می‌شود.

انتقادها و جنجال‌های زیادی درباره پیوند سر وجود دارد اما گروه پزشکی این عمل جراحی در حال پیش‌بردن برنامه‌های خود و ساخت تجهیزات لازم و ویژه خود هستند.  در قدمی‌ دیگر برای این عمل حالا بیمارستانی در چین برای جراحی انتخاب شده و یک پزشک متخصص چینی هم به اعضای اصلی تیم جراحی پیوسته است. عمل پیوند سر آن قدر جنجالی بوده که انجام آن در هر جایی ممکن نباشد و دکتر سرجو کاناورو جراح ایتالیایی که ایده پیوند سر روی انسان را 2 سال قبل مطرح کرد مجبور به انتخاب چین شده است. پیوند سر در اروپا با آمریکا هم با انتقادهای جدی روبرو شده و آن را غیر اخلاقی می‌دانند. دکتر کاناورو در این رابطه گفته است: اگر مردم چنین عملی را نمی خواهند من این کار را نخواهم کرد. اگر مردم در اروپا یا آمریکا آن را نمی خواهند به این معنی نیست که نباید در جای دیگری انجام شود.

دکتر کاناورو،مدیر گروه مدولاسیون عصبی پیشرفته در تورین ایتالیاست

گزارش‌ها نشان می‌دهد که دکتر رن ژیائوپینگ به تیم جراحی سرجو کاناورو پیوسته است و قرار است در دسامبر 2017 این عمل که می‌تواند در صورت موفقیت تاریخ پزشکی را تغییر دهد در بیمارستان دانشگاهی هاربین چین صورت بگیرد.

دکتر رن ژیائوپینگ تاکنون سر هزار موش را پیوند زده و به همین خاطر تجربه بسیار زیادی برای این عمل دارد. دکتر کاناورو نخستین بار در سال ۲۰۱۳ این ایده را مطرح کرد و داوطلب اولین پیوند سر انسانی جهان هم والری اسپریدانوف،کارشناس کامپیوتر اهل روسیه است. او از یک بیماری ژنتیک نادر تخریب کننده‌ عضلات رنج می‌برد و امیدوار است که بتواند یک بدن جدید برای خود پیدا کند. پزشکان تخمین زده‌اند که این عمل حداقل 36 ساعت طول خواهد کشید و هزینه آن هم بیشتر از 11 میلیون دلار برآورد شده است.

این عمل آن قدر جنجالی شده که پای جراحش به بازی متال‌گیر سالید 5 هم رسیده و شخصیتی شبیه به او در بازی حضور دارد!

در این جراحی سر فردی که دچار مرگ مغزی شده اما بدنش سالم است با سر فردی دیگر که دچار ضایعه نخاعی یا بیماری های تخریب کننده عضلات و اعصاب است جابجا می شود. برای این جراحی بدن فرد دهنده و گیرنده سر در ابتدای جراحی سرد می شود تا مدت زمانی که سلول ها می توانند کمبود اکسیژن را تحمل کنند افزایش یابد. سپس بافتهای گردن جدا می شوند و رگهای بزرگ با لوله هایی ظریف به هم متصل می شوند. بعد نخاع فرد دهنده پیوند را قطع کرده و سر او را روی بدن فرد گیرنده قرار می دهند، سپس نخاع با ماده ای به نام پلی اتیلن گلایکول که مثل چسب عمل می‌کند به نخاع بدن جدید متصل می‌شود.

والری اسپریدانوف،داوطلب این جراحی جنجالی است

سپس فرد حدود چهار هفته در اغمای مصنوعی فرو خواهد رفت تا در مدتی که بافتها ترمیم می‌شوند تکان نخورد. در این مدت اعصاب و نخاع با شوک های الکتریکی خفیف تحریک می شوند تا پیوندها و ارتباطات آنها بین سر و بدن جدید محکم شود. اما برای اینکه بدن، سر پیوند شده را پس نزند باید فرد تحت درمان با داروهای قوی سرکوب کننده سیستم ایمنی قرار داشته باشد. دکتر کاناورو معتقد است فرد بعد از به هوش آمدن قادر است سر خود را تکان دهد و صورتش را حس کند، با صدای قبلی صحبت کند و در عرض یک سال قادر به راه رفتن خواهد بود.

بسیاری از همکاران  دکتر کاناورو هم اما ایده او را تخیل محض می‌دانند و می‌گویند موفقیت چنین عملی غیرممکن است. پزشکان گروه جراحی می‌گویند مهمترین چالش پیش روی آنها اکنون انتقادهای اخلاقی است. کسی نمی‌داند تاثیر چنین عملی از نظر روان‌شناسی چطور خواهد بود. اینکه بدن فرد دیگری با سر فرد دیگری به حیات بازگردد چه عواقبی را به دنبال دارد ؟

دکتر کاناورو می گوید در صورت موفقیت عمل افرادی مثل هاوکینگ می‌توانند قادر به راه رفتن شوند

نخستین پیوند سر در سال ۱۹۷۰ در کلیولند آمریکا انجام و طی آن، سر یک میمون به بدن میمون دیگر پیوند زده شد.جراحان اما در آن زمان نتوانستند نخاع را به درستی پیوند بزنند و میمون قادر به حرکت نبود. سیستم ایمنی میمون هم پس از مدت کوتاهی، پیوند را پس زد و او 9 روز بعد جانش را از دست داد. داوطلب روسی این عمل می‌گوید اما چیزی برای از دست دادن ندارد و حاضر است به پزشکان برای این عمل جنجالی اعتماد کند. دکتر کاناورو می‌گوید در صورتی که این عمل موفقیت آمیز باشد به بسیاری از افرادی که دچار فلج نخاعی یا بیماری‌های ناتوان‌کننده هستند امکان راه رفتن و زندگی تازه ای را می دهد. او حتی اعلام کرده که این عمل برای کسانی مثل پروفسور هاوکینگ که مبتلا به بیماری نورون‌های حرکتی است هم می تواند انجام شود.

غذاخوردن در نیمه شب عامل چاقی

پژوهش های جدید نشان می دهد افرادی که در نیمه های شب از خواب بیدار شده و غذا می خورند، اضافه وزن بیشتری داشته و در امر کاهش وزن موفق نخواهند بود.

به گزارش مهر، در این پژوهش، محققان به بررسی و مطالعه رژیم غذائی مگس های میوه پرداخته و دریافتند در صورتی که مگس میوه ۱۲ ساعت در روز مورد تغذیه قرار گیرد و ۱۲ ساعت بدون تغذیه باشد، خواب بهتر و وزن کمتری خواهد داشت. از سوی دیگر این گونه مگس ها از سیستم گردش خون سالم تری نیز برخوردار خواهند بود.

پژوهشگران این مگس های میوه را با شرایط بدون محدودیت زمانی تغذیه نیز مورد بررسی قرار دادند و نتیجه عکس نسبت به مگس های با برنامه غذایی، به دست آوردند.

پژوهشگران تصور می کنند که این مسئله به ژن ساعت بدن مرتبط باشد که در انسان نیز وجود دارد. قابل ذکر است که این آزمایش چندین بار تکرار شده و دانشمندان می توانند ثابت کنند گروهی از مگس ها که تنها نیمی از شبانه روز، مورد تغذیه قرار می گیرند، از سلامت بهتری برخوردار هستند.

دکتر «گیریش ملکانی»، پژوهشگر دانشگاه ایالتی سن دیگو آمریکا، در این رابطه می گوید: «افرادی که به سلامت خود اهمیت می دهند و یا خواهان کاهش وزن خود هستند، باید زمان بندی غذا خوردن خود را محدود کنند. آنها باید بیشتر در طول روز غذا خورده و از تغذیه در اواخر و نیمه های شب خودداری کنند تا بتوانند وزن خود را پایین نگه داشته و سالم بمانند.»

برای جلوگیری از گرسنگی نیمه شب اینگونه افراد، راه حل هایی ارائه می شود که به نظر می رسد برای داشتن زندگی سالم و بدنی با وزن مناسب اجرای آن ضروری باشد:

- خوردن صبحانه و ناهار کامل و سالم با حداقل ۴۰۰ کالری باعث می شود تا در این دو وعده غذایی، بدن بیشترین کالری خود را دریافت کند.

- مصرف میان وعده بین وعده های اصلی غذا با پروتئین کافی به بدن کمک می کند تا انرژی لازم را تا شب تامین کند.

- با توجه به تحقیقات انجام شده، جویدن آدامس به مدت ۴۵ دقیقه باعث می شود تا بدن احساس سیری کاذب کرده و بر گرسنگی غلبه کند و هوس خوردن تنقلات را در خود سرکوب سازد.

- فراموش کردن خوردن قندها و شیرینی ها در نیمه شب چرا که حتی یک کاپ کیک کوچک نیز ۱۳۰ کالری داشته و باعث افزایش وزن فرد خواهد شد.

رفتار عجیب و آموزنده یک جهانگرد چینی

یک دوچرخه‌سوار جهانگرد که در سواحل محمودآباد هدف سرقت قرار گرفته بود، رفتاری عجیب از خود نشان داد.

به گزارش «ایران»، او که از این اتفاق متعجب شده بود وقتی برای اعلام شکایت به مأموران نیروی انتظامی محمودآباد مراجعه کرد با هماهنگی‌های انجام‌شده قرار شد یک دستگاه دوچرخه از طرف مسئولان شهرستان به او داده شود.

در حالی که در مدت‌زمان کوتاهی از مراجعه او به پلیس، دوچرخه تهیه‌شده و در اختیار این مرد جهانگرد قرار داده شده بود، او از تحویل گرفتن دوچرخه اهدایی امتناع و اعلام کرد که دوچرخه به سرقت‌رفته او قیمتی کمتر از این دوچرخه داشته و امکان پرداخت بقیه مبلغ دوچرخه مورد نظر را ندارد. مسئولان شهرستان محمودآباد نیز گفتند که این کار برای دلجویی از او انجام گرفته و نیازی به پرداخت بقیه پول دوچرخه اهدایی نیست.

این جوان ورزشکار اهل کشور چین که «وانگ وی» نام دارد پس از سفر به ارمنستان، گرجستان و ترکیه وارد ایران شده و از طریق استان‌های غربی وارد مازندران شده بود.

مسئولان شهر محمودآباد در این‌باره اعلام کردند در اقدامی غیر فرهنگی دوچرخه این توریست ورزشکار به سرقت رفته بود ولی برای خلق خاطره‌ای خوش برای این توریست این دوچرخه از طرف مردم میهمان‌نواز محمودآباد خریداری و به وی هدیه داده شد.

ورزشکار جوان چینی که از این اقدام مسئولان شهری محمودآباد و میهمان‌نوازی مردم مازندران، دلخوری‌هایش درباره سرقت را فراموش کرده بود، این شهر را به مقصد استان‌های شرقی کشور ترک کرد و مقصد بعدی او کشور ترکمنستان است.

ضرب‌المثل با حرف آ

ضرب‌المثل گونه‌ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن‌ها نهفته است. بسیاری از این داستان‌ها از یاد رفته‌اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ بااین‌حال، در سخن به‌کار می‌رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی: داستان زدن) است.

آب از آب تکان نمیخوره !
آب از سر چشمه گله !
آب از دستش نمیچکه !
آب از سرش گذشته !
آب را گل آلود میکنه که ماهی بگیره !
آب پاکی روی دستش ریخت !
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم !
آب زیر پوستش افتاده !
آب که یه جا بمونه، میگنده .
آب که از سر گذشت، چه یک ذرع چه صد ذرع ـ چه یک نی چه چه صد نی !
آبکش و نگاه کن که به کفگیر میگه تو سه سوراخ داری !
آب که سر بالا میره، قورباغه ابوعطا میخونه !
آبی از او گرم نمیشه !
آب نمی بینه و گرنه شناگر قابلیه !
آتش که گرفت، خشک و تر میسوزد !
آخر شاه منشی، کاه کشی است !
آدم با کسی که علی گفت، عمر نمیگه !
آدم بد حساب، دوبار میده !
آدم خوش معامله، شریک مال مردمه !
آدم تنبل، عقل چهل وزیر داره !
آدم دست پاچه، کار را دوبار میکنه !
آدم زنده، زندگی میخواد !
آدم گرسنه، خواب نان سنگک می بینه !
آدم گدا، اینهمه ادا ؟!
آدم ناشی، سرنا را از سر گشادش میزنه !
آرد خودمونو بیختیم، الک مونو آویختیم !
آرزو بر جوانان عیب نیست !
آسوده کسی که خر نداره — از کاه و جوش خبر نداره !
آستین نو پلو بخور !
آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه !
آش نخورده و دهن سوخته !
آشپز که دوتا شد، آش یا شوره یا بی نمک !
آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی !
آفتابه خرج لحیمه !
آفتابه و لولهنگ هر دو یک کار میکنند، اما قیمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم میشه !
آمدم ثواب کنم، کباب شدم !
آمد زیر ابروشو برداره، چشمش را کور کرد !
آنرا که حساب پاکه، از محاسبه چه باکه ؟!
آنانکه غنی ترند، محتاج ترند !
آنچه دلم خواست نه آن شد — آنچه خدا خواست همان شد .
آنقدر بایست، تا علف زیر پات سبز بشه !
آنقدر مار خورده تا افعی شده !
آنقدر سمن هست، که یاسمن توش گمه !
آن ممه را لولو برد !
آنوقت که جیک جیک مستانت بود، یاد زمستانت نبود ؟
آواز دهل شنیده از دور خوشه !

هفت پادشاه دیوانه

هفت پادشاه دیوانه با کارهای عجیب و غریب

در اینجا قصد داریم سری به تاریخ و سبک زندگی برخی از پادشاهان بزنیم. در ادامه سرگذشت هفت پادشاه دیوانه با کارهای عجیب و غریب و شگفت انگیز را خواهید خواند.

کالیگولا، امپراتور روم (۱۲ تا ۴۱ میلادی)

هفت پادشاه دیوانه با کارهای عجیب و غریب
برای اسبم قصری بسازید
گایوس جولیوس اگوستوس ژرمانیکوس، معروف به کالیگولا سومین امپراتور روم بود. او حتی از برادرزاده اش نرون که در بین امپراتوران روم به بی رحمی و بیداد معروف شده نیز ستم پیشه تر بود. کالیگولا بیشتر با ولخرجی ها، سادیسم (دیگر آزاری های افراطی) و رفتارها و دستورهای غیرعادی اش شناخته می شود. او یک بار به سربازانش دستور داد تا با جمع آوری صدف در کلاهخودهای شان، دریا را غارت کنند!

یک بار هم ارتش اش را مجبور کرد تا یک پل شناور ۳ کیلومتری بسازند تا او بتواند با اسب اش «این سی تاتوس» که نزدش خیلی عزیز شمرده می شد، روی آن بتازد. کسی حق نداشت در حضور او در مورد بز حرفی بزند! او اسب اش را رسما به عضویت مجلس سنای روم در آورد و در جلسات رسمی لباس متحدالشکل سناتورها را بر او می پوشاند و بر صدر مجلس می نشاند. او در فکر ساخت یک خانه مجلل هم برای اسب اش بود اما از بخت بد پیش از به پایان رسدن ساخت قصر اسب اش به قتل رسید.

________________________________________

لودویگ دوم پادشاه باواریا (۱۸۴۵ تا ۱۸۸۶)

هفت پادشاه دیوانه با کارهای عجیب و غریب
معمای پادشاه
عاشق اُپرا، بناکننده قصرهای رویایی، دست و دلباز، مخلوع از سلطنت و مقتول؛ این خلاصه زندگی لودویگ دوم پاشاه منطقه بایرن است که به شاه دیوانه مشهور بود. معروف ترین یادگا لودویگ قصر رویایی و افسانه ای نئوشوانشتاین در تپه های باواریای آلمان است. او به شدت عاشق هنر و حامی هنر بود. با رسیدن به تخت شاهی در ۱۸ سالگی، او خیلی زود قهرمانان زندگی اش مثل ریچارد واگنر (آهنگ ساز) را نزد خود فراخواند. لودویگ از حامیان اصلی واگنر بود و سرمایه کارهای او را که مشهورترین آهنگ ساز اپرای عصر خود بود، تامین می کرد.

ساخت قصر افسانه ای لودویگ، باعث شد حسابی مقروض شود. در سال ۱۸۸۶ برخی با دسیسه و خیانت گزارشی مبنی بر جنون و روان پریشی او تهیه کردند (گزارشی که هیچ گاه توسط پزشک ها مورد آزمایش قرار نگرفت) و سرانجام تصمیم بر آن شد که شاه از سلطنت خلع شود. روز بعد، جسد لودویگ و پزشک شخصی اش در دریاچه ای در منطقه باواریا پیدا شد در حالی که گفته می شود او شناگری ماهر و قهار بود. بعد هم هرگز اجازه داده نشد تا تحقیقی در مورد مرگ مشکوک لودویگ انجام شود تا جمله معروف او محقق شود: «من آرزو می کنم تا برای خودم و دیگران، یک معمای ابدی باشم.»

________________________________________

جورج سوم انگلستان (۱۷۸۳ تا ۱۸۲۰)

هفت پادشاه دیوانه با کارهای عجیب و غریب
مردنی و ساده لوح
جورج ویلیام فردریک یا جورج سوم، پادشاه متحد بریتانیا و ایرلند بود. در شعر معروفی به نام پرسی بیشه شلی (Percy Bysshe Shelley) از او به عنوان پادشاهی پیر، دیوانه، ساده لوح، ناامید و مردنی یاد شده است. اولین نشانه های بیماری روانی جورج سوم در ۱۷۶۵ مشخص شد. درست در اوایل سلطنت اش. اما تا سال ۱۸۱۰ آن قدر مشکل اش حاد نشد که تسلیم آن شود. اما یک سال بعد از این تاریخ، مجلس شورای سلطنتی پسر او را نایب السلطنه و زمامدار امور معرفی کرد. جورج سوم در دورانی پر از آشوب و التهاب حکومت کرد.

این دوره مصادف با انقلاب آمریکا بود. در همین زمان انقلاب فرانسه و جنگ های ناپلئون نیز در حال وقوع بود. برخی متخصصان تاریخ علم پزشکی معتقدند که بیماری جورج که او را درگیر توهم و تخیل می کرد و امروزه به آن پارنویا می گویند و به مرور موجب دردهای داخی و ازکارافتادگی شخص می شود، به خاطر ترشح آنزیمی به نام پورفیریا در بدن او بوده است.

________________________________________

رودلف دوم، امپراتور روم (۱۵۵۲ تا ۱۶۱۲)

هفت پادشاه دیوانه با کارهای عجیب و غریب
باغ وحشی در قصر
یکی از عجیب ترین فرمانروایان دوره رنسانس اروپا، رودلف دوم بود که بر منطقه مجارستان، کرواسی و اتریش امروزی حکومت می کرد. او یکی از بزرگ ترین کلکسیونرهای عصر خود بود و به شدت علاقه مند و حامی هنر، علم و حتی شبه علم بود. قصر او در پراگ به خاطر نگهداری انواع و اقسام جانوران مانند شیر، ببر، اورانگوتان و انواع پرندگان بیشتر به باغ وحش شبیه بود. او همچنین کلکسیونی از اجسام و اشیای کمیاب طبیعی و صنایع دستی داشت که در بخش های مختلف نگه داری می کرد. رودولف در سراسر زندگی خود با مالیخولیا دست و پنجه نرم می کرد و خانه نشینی و گوشه گیری را به گشت و گذار و تفریح ترجیح می داد.

از تمام امور مملکت داری، او آخر هفته ها در دربارش بود و تنها گاهی سخنرانی هایی می کرد. او بخش زیادی از دارایی سلطنتی خود را به کمک و حمایت از دو ستاره شناس هم عصر خودش تایکو براهه و یوهانس کپلر اختصاص داد و به آنها کمک کرد تا انقلابی علمی را پایه گذاری کنند. او به قدری سرش را به دنیای هنر، نجوم، کیمیاگری و علوم غریبه گرم کرده بود که برادر دیگرش رفته رفته زمام تمام امور مملکت را در دست گرفت و هنگام مرگ رودلف تنها نام امپراتور روی او بود و دیگر هیچ.

________________________________________

ایوان مخوف

هفت پادشاه دیوانه با کارهای عجیب و غریب
من می کشم، پس هستم
اولین تزاری که بر کل روسیه مسلط شد، ایوان چهارم بود که لقب اش ترس و نفرتی بزرگ به همراه داشت. او توانست نفوذ مسکو در سرزمین های باستانی فدراسیون اروپای شرقی را گسترش دهد. ایوان، تغییرات و اصلاحات زیادی انجام داد، ادارات و امکان دولتی را متمرکز کرد و پلیس مخفی سیاهپوش و مخوف روسیه را تاسیس کرد. او از شکنجه و انجام کارهای سادیسمیک روی اشراف و نجیب زادگان لذت می برد.

ایوان در سال ۱۵۶۴ می خواست از قدرت کناره گیری کند، اما بعد پشیمان شد و به قدرت بازگشت. هرچه از سلطنت ایوان می گذشت، جنون کشتار و شکنجه او بیشتر می شد. ایوان به خاطر خیانت یکی از خانواده های نجبای روسیه، حدود ۱۲۰۰۰ نفر از آنها را کشت. او اهالی شهر نووگورد در شمال روسیه را که علیه او شوریده بودند، دسته جمعی در رودخانه غرق کرد و کارش به جایی رسید که فرزند بزرگ و وارث اش را آن قدر با چوب دستی زد تا مرد. به وجود این ظلم ها، دوران ایوان نسبت به دهه های قبل و بعدش از آرام ترین و مقتدرترین دوران روسیه بود و پس از مرگ او بر اثر سکته قلبی در ۵۵ سالگی، در حالی که شطرنج بازی می کرد، روسیه باز هم دچار تشویش و اغتشاش شد.

________________________________________

ژنگ دو، امپراتور چین
بازی با مرواریدهای خیالی
یکی از بدنام ترین فرمانروایان دودمان مینگ، امپراتور «ژنگ» است. او هم به خاطر رفتارهای احمقانه و هم به خاطر ستمگری و بیدادش مشهور است. ژنگدو، بیشتر از حکومت داری، به هوسرانی می پرداخت. در حکومت او فساد بسیار شایع بود و از سویی مالیات ها بر شانه های مردم هر روز بیشتر سنگینی می کرد. در حکومت او خواجگان، جایگاه ویژه و قدرتمندی داشتند. یکی از علائم دیوانگی او این بود که دائما با یک همزاد خیالی به نام «ژنرال ژووشوو» در حال صحبت بود.

کتاب داستانی به نام «ژنگدو، سرگردان در ژیانگنان» که از دوره امپراتوری مینگ به جا مانده و در آن پادشاه شخصی کودن و ساده معرفی شده، مربوط به همین امپراتور است. یکی از کارهایی که در این کتاب به او نسبت داده شده، این است که یکجا می ایستاد و یک کاسه شیربرنج به دست می گرفت و فکر می کرد آن را با مروارید پخته اند و به خیالش با مرواریدها بازی می کرد.

________________________________________

بخت نصر دوم، پادشاه بابل (۶۰۴ تا ۵۶۲ پیش از میلاد)

هفت پادشاه دیوانه با کارهای عجیب و غریب
هم نشینی با حیوانات
شاید بتوان عنوان پدر شاهان دیوانه را به بخت نصر دوم، فرمانروای بابلی ها داد. کسی که داستان هبوت هفت ساله او به جنون حیوانی یکی از جذاب ترین بخش های کتاب عهد عتیق دانیال نبی است. طبق این داستان، این شاه گستاخ به خاطر بی اعتقادی اش به خدای عبریان، به این عذاب دچار شده و از قصر خود بیرون می رود و بین حیوانات در حیات وحش زندگی می کند.