اولین دندانپزشک در زمان قاجار که بود؟
دندانپزشکی و دندانسازی در ایران تا زمان ناصرالدین شاه قاجار به عنوان یک
حرفه تخصصی مطرح نبود تا اینکه وی در سفر دوم خود به فرنگ اولین متخصص
دندانپزشک و دندانساز را به ایران آورد.
دندان پزشکی و کشیدن دندان در ایران نیز مانند دیگر کشورها در ابتدا به دست دلاک ها انجام می گرفت که علاوه بر این به شکسته بندی حجامت و بعضا آرایش گری نیز می پرداختند. روندی که تا عصرناصرالدین شاه قاجار ادامه داشت.
عبدالله مستوفی درکتاب خود درباره تاریخ اجتماعی و اداری عصر قاجار با اشاره به نبود دندانساز و دندان پزشک در ایران می نویسد:
دندانسازی در ایران هیچ نبود. اطبا به معالجه لثه میپرداختند و اگر حاجتی
به دندان کشی پیدا می شد به دستور طبیب، سلمانی ها، به این کار می
پرداختند. ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به فرنگ، یک نفر دندانساز هم به
ایران آورد و پس از چندی دکتر “هبنت”جانشین او شد. ولی عامه مردم، هنوز به
گذاشتن دندان عاریه عادت نداشتند و حتی از اعیان هم کسی رجوعی به این دکتر
نمی کرد. سلمانی ها همچنان به دندان کشی خود مشغول و با کلبتین های ساخت
اصفهان کار خود را بدون هیچ تزریقی انجام می دادند و بعضی از آن ها واقعاً
زبردست بودند.
اولین دندانپزشک در زمان ناصرالدین شاه وارد ایران شد
بعد از دکتر “هبنث” که به علت کهولت سن ایران را ترک میکند دندان پرشک دیگری به نام “موسیو پلو” در سال ۱۲۸۶ ق. به استخدام دولت درمیآید و دندانپزشک مخصوص ناصرالدین شاه میشود.
خبر ورود دندانپزشک جدید به ایران در شماره ۶۳۶ روزنامه دولت علیه ایران بدین ترتیب منتشر میشود:
موسیو پلو که یکی از صاحب صنعتان دولت بهیه فرانسه است روز بیستم شهر رجب
وارد دارالخلافه گشته مصمم به شغل رفع مرض دهان و درد دندان است. حکیم
مذکور، دندان که درد می کند بدون اذیت بیرون می آورد و در عوض دندان مصنوعی
تازه می گذارد که هیچکس تمیز نمیدهد که این دندان مصنوعی است. هر دندانی
که سیاه شده باشد یا زنگ زده باشد پاک می کند و دندانی که کرم خورده باشد
رفع کرم خوردگی می کند که ابدا دیگر کرم نزند و هر دهانی که بدبو باشد
معالجه می کند و دندان جفتی که روی هم افتاده باشد جدا می کند و دندان اگر
کج باشد راست می نماید و در پاریس به جهت این شغل نشانهای افتخار متعدد به
او داده اند.
منزل او در بیرون دروازه دولت پهلوی خانه خلیفه فرنگی است. کتابچه نیز در
علم و هنر خود نوشته و صورت وشکل شخص بی دندان و با دندان را نموده و در
وقت آمدن به ایران در اسلامبول طبع کرده و مجانا به معارف و اعیانی که
روزنامه دارند داده می شود.
اما یکی از معدود عکس های برجای مانده از دندانپزشک مخصوص ناصرالدین شاه از آنتوان سوریوگین تا مدتها به عنوان آرایشگر شاه آن هم در حال آرایش سبیل شاه مطرح بود تا اینکه دکتر رفیع کافیه طی مقاله ای در نشریه انجمن دندانپزشکی ایران به بررسی این عکس پرداخته و فرد مذکور را در حال معاینه دندان ناصرالدین شاه معرفی کرد. با توجه به سن و سال این دندانپزشک احتمالا وی موسیو پلو سومین دندانپزشک وارداتی دربار است.
جهت یابی چیست و چگونه به ما کمک می کند؟
یافتن جهتهای جغرافیایی را جهتیابی گویند. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شده باشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی،میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید.یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و ... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما
یا GPS میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد،
در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست. در اینجا به
برسی انواع روش های جهت یابی خواهیم پرداخت.
جهتهای اصلی و فرعی
اگر
رو به شمال بایستیم، سمت راستمان مشرق (شرق، باختر)، سمت چپمان مغرب
(غرب، خاور) و پشت سرمان جنوب است. (جهتهای جغرافیایی، که شمال با رنگ
قرمز مشخص شده)این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی
یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی
(شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را
میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست
راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی
روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ
مواقع کارا هستند.توجه شود که: بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و
صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق
باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم
در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به
طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی
در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
روشهای جهتیابی در روز
جهتیابی با سمت خورشید
1- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع میکند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب میکند.
این
مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز
خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، ولی در زمانهای دیگر،
محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد. در
تابستان طلوع و غروب خورشید شمالیتر از شرق و غرب است، و در زمستان
جنوبیتر از شرق و غرب میباشد.
در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آنجا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.تنها جایی که خورشید همیشه دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، استواست.
2- در نیمکرهٔ شمالی
زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهٔ اجسام
رو به شمال میافتد.ظهر شرعی یا ظهر نجومی در موقعیت جغرافیایی شما،
دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان میرسد. در این
زمان، سایهٔ شاخص به حداقل خود در روز میرسد، و پس از آن دوباره افزایش
مییابد؛ همان زمان اذان ظهر.
برای دانستن زمان ظهر شرعی میتوانید به
روزنامهها مراجعه کنید یا منتظر صدای اذان ظهر باشید. ظهر شرعی حدوداً
نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.
3- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم میتواند روشی برای یافتن جهتهای جغرافیایی باشد.
جهتیابی با سایهٔ چوب(شاخص)
شاخص،
چوب یا میلهای نسبتاً صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت
به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و
میزان) فرو شده است.
روش اول:
نوک(انتهای) سایهٔ شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامتگذاری
میکنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر میکنیم تا نوک
سایه چند سانتیمتر جابهجا شود. حال محل جدید سایهٔ شاخص (که تغییر مکان
داده است) را علامتگذاری مینماییم.
حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل
کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص میکند. نقطهٔ علامتگذاری اول سمت غرب، و نقطهٔ
دوم سمت شرق را نشان میدهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپمان را روی
نقطهٔ اول و پای راستمان را روی نقطهٔ دوم بگذاریم، روبرویمان شمال را
نشان میدهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.
از آنجا که جهت
ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهٔ خورشید بر
روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیمکره شمالی سایهها ساعتگرد
میچرخند.
هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت
پاسخ در این روش کاسته میشود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر
از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمیشود.در شبهای مهتابی هم از این روش
میتوان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.
روش دوم(دقیقتر):
محل سایهٔ شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری میکنیم. دایره یا کمانی
به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامتگذاری شده میکشیم. سایه به تدریج
که به سمت شرق میرود کوتاهتر میشود، در ظهر به کوتاهترین اندازهاش
میرسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر میگردد. هر گاه بعد از ظهر سایهٔ
شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهٔ شاخص هماندازهٔ پیش از ظهرش شد) آنجا
را به عنوان نقطهٔ دوم علامتگذاری میکنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت
شرق و نقطهٔ پیشین سمت غرب را نشان میدهد.
در واقع هر دو نقطه سایهٔ همفاصله از
شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص میکنند.با اینکه روش پیشین نسبتاً دقیق
است، این روش دقیقتر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.
برای
کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف
طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی
طناب را میکشید دقیقاً به محل علامتگذاری شده برسد. نیمدایرهای روی
زمین با جسم تیز رسم کنید.وقتی سایهٔ شاخص به حداقل اندازهٔ خود میرسد(در
ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان میدهد (بالای۲۳٫۵ درجه).
جهتیابی با ساعت عقربهدار
ساعت
مچی معمولی (آنالوگ، عقربهای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه
میداریم که عقربهٔ ساعتشمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت،
نیمسازِ زاویهای که عقربهٔ ساعتشمار با عدد ۱۲ ساعت میسازد (زاویهٔ
کوچکتر، نه بزرگتر)، جهت جنوب را نشان میدهد. یعنی مثلاً اگر چوبکبریتی
را [به طور افقی] در نیمهٔ راه میان عقربهٔ ساعتشمار و عدد ۱۲ ساعت قرار
دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفتهاست.
نکات
این
که گفته شد عقربهٔ کوچک ساعت به سمت خورشید اشاره کند، یعنی اینکه اگر
شاخصی [مثلاً چوبکبریت] ای که در مرکز ساعت قرار دهیم، سایهاش موازی با
عقربهٔ ساعتشمار و در جهت مقابل آن باشد. یا اینکه سایهٔ عقربهٔ
ساعتشمار درست در زیر خود عقربه قرار گیرد. یا مثلاً اگر چوبی ده-پانزده
سانتیمتری را در زمین بهطور عمودی قرار دهیم، ساعت روی زمین به شکلی قرار
گرفته باشد که عقربهٔ ساعتشمارش موازی با سایهٔ چوب باشد.
دلیل اینکه زاویه بین عقربهٔ
ساعتشمار و ۱۲ را نصف میکنیم این است که: وقتی خوشید یک بار دور زمین
میچرخد، ساعت ما دو دور میچرخد(دو تا ۱۲ ساعت). یعنی گرچه روز ۲۴ ساعت
است (و یک دور کامل را در ۲۴ ساعت طی میکند)، ساعتهای ما یک دور کامل را
در ۱۲ ساعت طی مینماید. اگر ساعت ۲۴ ساعتهای میداشتید، که دور آن به ۲۴
قسمت مساوی تقسیم شده بود، هر گاه عقربهٔ ساعتشمار را رو به خورشید
میگرفتید عدد ۱۲ ساعت همیشه جهت جنوب را نشان میداد.
این روش وقتی سمت صحیح را نشان
میدهد، که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد. یعنی اگر در بهار و تابستان
ساعتها را نسبت به ساعت استاندارد یکساعت جلو میبرند، ما باید آن را
تصحیح کنیم(ابتدا ساعتمان را یک ساعت عقب ببریم سپس روش را اِعمال کنیم؛
یا نیمساز عقربهٔ ساعتشمار را [به جای 12] با 1 حساب کنید).
همچنین در همهٔ سطح یک کشور معمولاً ساعت یکسانی وجود دارد، که مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است (ایران تقریباً بین دو نصفالنهار قرار دارد؛ لذا ظهر شرعی در شرق و غرب ایران حدوداً یک ساعت فاصله دارد.) ساعت صحیح هر مکان همان ساعتی است که هنگام ظهر شرعی در آن در طول سال، اطراف ساعت ۱۲ ظهر است. در واقع برای تعیین دقیق جهتهای جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم باشد که هنگام ظهر شرعی ساعت ۱۲ را نشان دهد.
روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا
دارد.برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی بین ۴۰ و ۶۰ درجه [شمالی
یا جنوبی] استفاده شود؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۲۳٫۵ تا ۶۶٫۵ درجه [شمالی
یا جنوبی] نتیجهاش قابل قبول است.(البته در نیمکردهٔ جنوبی جهت شمال و
جنوب برعکس است.) در واقع هر چه به استوا نزدیکتر شویم، از دقت این روش
کاسته میشود. ضمناً هر چه زمان به کار بردن این روش به ظهر شرعی نزدیکتر
باشد، نتیجهٔ آن دقیقتر خواهد بود.
اگر مطمئن نیستید کدام طرف شمال است و
کدام طرف جنوب، به یاد بیاورید که خورشید از شرق بر میخیزد، در غرب
مینشیند، و در ظهر سمت جنوب است.توجه کنید که اگر این روش را در هنگام ظهر
شرعی (یعنی ساعت ۱۲) اجرا کنیم، جهت عقربه ساعتشمار خود به سوی جنوب است.
یعنی مانند همان روش «جهتیابی با سمت خورشید»، که گفتیم خورشید در ظهر
شرعی به سمت جنوب است.
اگر از ساعت دیجیتال استفاده میکنید،
میتوانید ساعت عقربهداری را روی یک کاغذ یا روی زمین بکشید (دور
دایرهای از ۱ تا ۱۲ بنویسید، و عقربهٔ ساعتشمار را هم بکشید)، و سپس از
روش بالا استفاده کنید.
حتی وقتی هوا آفتابی نیست و خورشید به راحتی
دیده نمیشود هم گاه سایهٔ خوشید را میتوان دید. اگر یک چوبکبریت را عمود
نگه دارید، سایهٔ آن برعکس جهت خورشید میافتد.
منبع:noojum.com
1- چه اتفاقی می افتد که یک فرد چپ دست می شود؟
در
پاسخ به این سوال محققان هنوز کاملا مطمئن نیستند، اما تحقیقات زیادی نشان
داده تعامل پیچیده ای از ژن ها و طبیعت این مسئله را باعث می شود. در حالی
که ژن های خاصی به نام "ژن های چپ دستی" هم پیدا نشده اند. اما چیزی که ما
می بینیم این است که افراد چپ دست در خانواده و اصل و نسبشان چپ دست های
بیشتری داشته اند.
صرف نظر از اینکه چه چیزی باعث چپ دست و راست دست شدن
افراد می شود، تحقیقات برخی تفاوت های فیزیولوژیک و شخصیتی افراد چپ دست
با راست دست ها را پیدا کرده اند.
2- چپ دست ها در خطر بیشتری برای ابتلا به بیماری های روانی قرار دارند
همانطور
که گفتیم چپ دست ها چیزی حدود 10 درصد افراد جامعه را تشکیل می دهند. اما
محققان دریافته اند در جامعه هایی که شیوع بیماری های عصبی و روانی خاص در
آنها بالاتر است، درصد چپ دست های جامعه نیز بالاتر بوده است.
مطالعات
پیشین دریافته اند که 20 درصد افراد مبتلا به این بیماری ها از جمله
افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی و شیدایی، چپ دست بوده اند. اما امروزه
مطالعات جدیدتر اظهار می دارند که شیوع این بیماری در چپ دست ها بیشتر از
20 درصد خواهد بود.
3- چپ دست و راست دست بودن سلامتی شما را هم تعیین می کند
دانشمندان
همچنین دریافته اند شیوع اختلالات شنوایی، بیش فعالی و برخی اختلالات
رفتاری خاص در چپ دست ها بیشتر است. با این حال دلیل واقعی این مساله هنوز
به طور کامل مشخص نشده، اما به نظر می رسد مغز این افراد پیچیدگی بیشتری
نسبت به راست دست ها داشته باشد. هنر و خلاقیت چپ دست ها بالاتر از راست
دست ها است. آنها جالب تر و پیچیده تر فکر می کنند و معمولا در یک گروه از
دوستان، ایده های بهتری به سرشان می زند.
مغز انسان به دو نیمکره تقسیم شده
است، نیمکره راست و نیمکره چپ مغز. بیشتر افراد برای انجام بیشتر فعالیت
هایشان، مثل عمل صحبت کردن به نیمکره چپ مغز وابسته هستند. بیشتر راست دست
ها در این گروه قرار دارند. اما حدود 30 درصد چپ دست ها برای بیشتر فعالیت
ها به نیمکره راست مغز وابسته اند و در بقیه آنها در انجام فعالیت ها نیمی
از مغز بر نیمی دیگر برتری ندارد.
بر اساس مطالعات موجود، وجود یک
نیمکره مغزی غالب در انجام فعالیت های روزانه باعث افزایش کارایی فرد می
شود و به همین خاطر است که خطر اختلالات یادگیری و ناهنجاری های روانی در
چپ دست ها بیشتر خواهد بود. اگر از جهت سایر شرایط بالینی بخواهیم آنها را
مقایسه کنیم، مطالعه های زیادی نشان داده اند که شیوع بیماری های نظیر
آرتریت روماتوئید و زخم های گوارشی در جمعیت چپ دست به طور قابل توجهی کمتر
از راست دست ها خواهد بود.
4- شنوایی و سخنرانی چپ دست ها با راست دست ها متفاوت است
چپ
دست ها قدرت بالاتری در شنیدن تغییرات ریز و ظریف صداها دارند. جالب است
بدانید نیمکره های راست و چپ مغز هر کدام در درک و تحلیل برخی صداهای خاص
قدرت دارند و چیزی که واضح است قدرت نیمکره راست مغز، یعنی همان نیمکره ای
که چپ دست ها بیشتر به کار می گیرند قدرت بیشتری در تحلیل و شناخت تغییرات
ریز و دقیق در صداها دارد.
5- چپ دست ها هنرپیشه های قوی تری هستند
هنر
و خلاقیت چپ دست ها بالاتر از راست دست ها است. آنها جالب تر و پیچیده تر
فکر می کنند و معمولا در یک گروه از دوستان، ایده های بهتری به سرشان می
زند. جالب است بدانید مطالعه های انجام شده پی برده اند که چپ دست ها در
انتخاب یک کار و روش، کمتر به نقاط منفی آن فکر می کنند و به همین خاطر
قدرت ایده پردازی و خلاقیت آنها بالاتر است.
6- چپ دست ها در مسابقه های ورزشی هم شما را شکست خواهند داد
اگر
نگاهی به تاریخ ورزش و قهرمانان جهانی بیندازید، متوجه می شوید که تعداد
بالایی از قهرمانان ورزشی چپ دست بوده اند، مخصوصا در ورزش هایی مانند گلف و
تنیس.
در حقیقت چپ دست ها در ورزش هایی که نیاز به تمرکز بیشتر دارد
موفق ترند، مانند تنیس، بوکس، بیس بال و بولینگ.بررسی ها نشان داده اند که
شانس موفقیت چپ دست ها در مسابقات ورزشی زمانی که رقیب آنها یک راست دست
است بیشتر خواهد بود و این همان قوت قلبی است که قهرمانان چپ دست در
مسابقات نهایی به آن نیاز دارند و با شنیدن آن دلگرم می شوند.
منبع : tebyan.net
لاریسا
معمولاً نه فقط یکبار، نه دوبار، بلکه سه بار پشت سر هم عطسه می کند. به
محض اینکه وارد اتومبیل میشود، اگر هوای بیرون آفتابی باشد عطسهاش
میگیرد. پدرش هم همینطور است. وقتی یک آدامس نعنایی دهانش میاندازد هم
وضع همینطور است. لاریسا که 30 سال دارد، تنها کسی نیست که این وضع را
دارد. خیلیها در زمانهای خاص عطسهشان میگیرد مثلاً بعد از ورزش کردن،
برداشتن ابرویشان، زیر نور آفتاب و ...
در زیر به دلایل اینکه چرا در زمانهای عجیب عطسهمان میگیرد اشاره میکنیم.
1. عطسه کردن از اعصابتان شروع میشود. این را نیل کائو متخصص آلرژی و آسم در مرکز آسم و آلرژی گرین ویل میگوید.
او
اینطور توضیح می دهد که سیستم عصبی همه افراد به یک طریق یکسان سیمکشی
شده است اما پیامهایی که در طول این عصبها حرکت میکنند، راههای متفاوتی
برای رفتوآمد به مغز انتخاب میکنند و همین مسئله باعث میشود عادت عطسه
کردن در افراد مختلف متفاوت باشد. او میگوید، "این انتقال عصبهاست که به
مغزتان میگوید که چیزی در بینی شما هست که باید بیرون بیاید!"
2. عطسه کردن از بدنتان محافظت میکند. دکتر کائو میگوید، "عطسه کردن بخش مهمی از فرایند ایمنی بدن است که کمک میکند سالم بمانید." عطسه با پاک کردن بینی از باکتریها و ویروسها از بدنتان محافظت میکند. وقتی چیزی وارد بینی شما میشود یا با محرکی روبهرو می شوید که مرکز عطسه که در پایین ساقه مغز قرار گرفتهاست در مغزتان را تحریک میکند، پیامهایی سریعاً برای بستن گلو، چشمها و دهانتان فرستاده میشود. سپس، عضلات سینهتان شدیداً منقبض میشوند و بعد عضلات گلویتان به سرعت باز و آزاد میشوند. درنتیجه این، هوا — به همراه بزاق و ماده مخاطی — با شدت از دهان و بینیتان بیرون میآید. و همین میشود که عطسه میکنید.
3. عطسه سریع اتفاق می افتد. عطسه ها با سرعت 161 کیلومتر در ساعت حرکت میکنند. یک عطسه میتواند 100،000 میکروب را وارد هوا کند.
4.
برداشتن ابرو ممکن است موجب عطسه شود. برداشتن ابرو روی عصبی در صورتتان
که مسیر بینی را تامین میکند اثر میگذارد. و در نتیجه عطسه میکنید.
5. هیچوقت در خواب عطسه نمیکنید. وقتی میخوابید، اعصاب عطسه هم میخوابند و این یعنی وقتی خوابید معمولاً عطسه نمیکنید.
6. ورزش
ممکن است عطسهتان بیندازد. دکتر کائو اعتقاد دارد که ورزش موجب عطسه کردن
میشود. او میگوید، وقتی بیش از حد به جسمتان فشار میآورید، تنفستان
زیاد میشود و درنتیجه، بینی و دهانتان خشک میشود. به این ترتیب، بینی شما
با شروع به ترشح که موجب عطسه میشود به این مسئله واکنش میدهد.
7. طولانیترین عطسه : 978 روز که توسط دونا گرفیت از انگلستان به ثبت رسیده است.
8.
نور آفتاب موجب عطسه کردن میشود. نورآفتاب باعث میشود که یکی از هر سه
نفر به عطسه بیفتند. البته حساسیت به نورآفتاب مسئله ای ارثی است — این هم
یک چیز دیگر که میتوانید گردن پدر و مادرتان بیندازید!
9. رابطه جنسی هم میتواند محرک عطسه باشد. بیشتر از آنچه که فکر میکنید اتفاق میافتد. محققان باور دارند که تحریک سیستم عصبی پاراسمپاتیک در برخی افراد پیامهایی ارسال میکند که نه فقط باعث میشود این افراد از رابطه جنسی خود لذت ببرند، بلکه بعد از اتمام آن عطسه کنند.
10.
پرعطسهترین حیوان : ایگوانا. طبق تحقیقات ایگوانا بیشتر از سایر حیوانات
عطسه میکند. عطسه کردن معمولاً برای بیرون کردن برخی نمکهای خاص که از
محصولات فرعی فرایندهای گوارشی آنهاست اتفاق میافتد.
11. چطور عطسه را متوقف کنید؟ با اینکه هنوز ثابت نشده است اما نفس کشیدن از راه دهان و گرفتن بینی در آن زمان میتواند چارهساز باشد.
خرافات مربوط به عطسه
گذشته
از این واقعیتهای عجیب درمورد عطسه، خرافات زیادی هم درمورد عطسه وجود
دارد.بعنوان مثال، درست نیست که وقتی عطسه میکنید قلبتان میایستد. وقتی
سینهتان به خاطر عطسه منقبض میشود، جریان خونتان هم موقتاً منقبض میشود.
درنتیجه، ریتم قلبتان تغییر میکند اما توقف نمیکند.
و وقتی عطسه میکنید کره چشمتان بیرون
نخواهد پرید. بعضی افراد موقع عطسه کردن به طور طبیعی چشمهایشان را
میبندند اما اگر بتوانند آنرا باز نگه دارند، چشمهایشان بیرون نخواهد
پرید! دکتر کائو میگوید، "بااینکه فشارخون پشت چشم موقع عطسه کردن کمی
بالا میرود اما آنقدر زیاد نیست که چشمهایتان را از حدقه بیرون کند."
خیلیها
هم عقیده دارند وقتی عطسه میکنید باید کاری که مشغول انجام آن هستید را
متوقف نموده و صبر نمایید برخی نیز اعتقاد دارند دوستی به ملاقاتتان میآید
و اگر گربهتان عطسه کند باران خواهد آمد.
درمورد گفتن واژه عافیت باشید بعد از عطسه به همدیگر، دکتر وود توضیح میدهد که واژه عطسه به یونانی "pneuma” به معنای روح میباشد.
او
میگوید، "دعای خیر عافیت باشد بعد از عطسه از عقاید قدیمی است. در گذشته
عطسه را تجربهای نزدیک به مرگ میپنداشتند و تصور میکردند که دعای خیر
روح فرد را از بیرون شدن از بدنش نجات میدهد و از وارد شدن شیطان به بدنش
جلوگیری میکند.
منبع :
می
دانیم که پرندگان روی تخم می خوابند تا جوجه ها از تخم بیرون بیایند.
تخمها باید به قدری محکم باشند، که وزن پرندهء خوابیده روی تخمها باعث
شکستن آنها نشود. به این جهت شکل تخم مرغ کاملاً حساب شده است، تا بتواند
بدون شکسته شدن فشار زیادی را تحمل کند، و به همین دلیل محافظ خوبی برای
جوجه باشد. سرانجام جوجه با نوک زدن تخم را از داخل می شکند.
بیشتر تخمها دارای یک سر گرد و یک سر
نسبتاً نوک تیز هستند. در نتیجه اگر تخم پرنده ای لول بخورد ، دور قسمت
باریکتر دوران می کند و از لانه بیرون نمی افتد. مخصوصاً وقتی که تخم پرنده
در سطح شیبدار قرار گیرد، به جای پائین رفتن یک مسیر منحنی طی کرده و
متوقف می شود.
بیشتر پرنده ها نیز لانه ای شبیه کاسه
می سازند. این لانه مانع از لول خوردن تخم می شود. نوک باریکتر تخمها هم
در لانه رو به یکدیگر قرار گرفته ، و باعث می شود که پرنده راحتر روی تخمها
بخــــوابد و تمام آنها را با بدن خود بپوشاند و گرم نگـــــاه دارد.