ریاضی رمز موفقیت

نمونه سوال ؛ نکات مهم ؛ دانستنی ها و... ریاضی

ریاضی رمز موفقیت

نمونه سوال ؛ نکات مهم ؛ دانستنی ها و... ریاضی

خطاهای شایع در تربیت فرزندان

هیچ یک از والدین پیش از آنکه صاحب فرزند شوند گواهینامه والدینی ندارند و تنها بر اساس تجربه، فرزندانشان را تربیت می‌کنند.

به گزارش اعتدال به نقل از ایسنا، همچنین والدین به دلیل داشتن چند فرزند و در سنین مختلف ممکن است در شیوه‌های تربیتی آنان دچار اشتباهاتی شوند. هرچند برخی از این اشتباهات به راحتی قابل جلوگیری و اصلاح هستند.

هلث لاین در مقاله‌ای در باب تربیت فرزندان به برخی از اشتباهات رایج والدین اشاره کرده که به شرح زیر است:

- خودداری از توضیح نابرابری‌ها و تبعیض‌های اجتماعی: والدین دوست دارند فرزندانشان از داشتن نگاه تبعیض‌آمیز به دیگران دور باشند و به همین دلیل ممکن است از صحبت کردن در مورد تفاوت‌ها و نابرابری‌ها با فرزندانشان خودداری کنند. هرچند از آنجایی که کودکان به این تفاوت‌ها پی می‌برند سکوت کردن در برابر نابرابری‌های اجتماعی راه‌حل نیست بلکه بهتر است والدین به طور شفاف این تفاوت‌ها را به فرزندشان توضیح داده و بر اهمیت برابری و تساوی بین تمام افراد جامعه تاکید کنند.

- تحسین کردن افراطی: واضح است رشوه دادن به کودک می‌تواند انگیزه درونی او را کاهش دهد. بنابراین ممکن است کودک با دریافت یک هدیه بسیار ناچیز هم، شب‌ها زود به خواب برود اما این روش به او کمک نمی‌کند تا به اهمیت و فایده خواب خوب شب پی ببرد. هرچند برخی از والدین آگاه نیستند که تحسین و تشویق هم می‌تواند تاثیر مشابه داشته باشد. به طور کلی تحسین بی دلیل همچون رشوه دادن به کودک عمل می‌کند و به همین دلیل لازم است علت تحسین شدن کودک به طور کامل برای او روشن باشد.

- جلوگیری از ایجاد احساسات منفی در کودک: زمانی که کودک غمگین است والدین سعی می‌کنند به سرعت کاری انجام دهند تا حال او بهتر شود اما گاهی اوقات لازم است آنان بیش از آنکه حس خوبی پیدا کنند احساسات منفی را به طور کامل تجربه کنند. دور کردن کودکان از تجربه احساسات منفی باعث می‌شود آنان به جای آنکه احساس حمایت شدن داشته باشند تصور کنند بی‌اعتبار و بی‌ارزش هستند. این وضعیت با خطر فزآینده افسردگی و بروز مشکل در تنظیم و کنترل احساسات ارتباط دارد.

- جلوگیری از بهم خوردن اوضاع و وقوع حادثه: زمانی که کودک دچار اشتباه می شود طبیعی است که والدین به سرعت به دنبال راه‌حل و نجات فرزند خود هستند اما کودکانی که با پیامد اشتباهات خود مواجه می‌شوند بهتر می‌توانند در شرایط مختلف انعطاف پذیر باشند. زمانی‌که والدین به سرعت برای کمک به فرزندشان حاضر می‌شوند حس اعتماد به نفس آنان را کم اهمیت جلوه می‌دهند. همچنین دخالت بیش از حد والدین موجب می‌شود کودک در برقراری ارتباط با دیگران با مشکل روبه‌رو شود. به فرزندتان اجازه دهید اشتباه داشته باشد و شکست بخورد سپس آموزش بدهید چگونه اشتباهات خود را برطرف کند.

- درگیر نکردن کودکان در مشاجرات بین والدین: مشاجره بین والدین برای کودکان استرس‌آور است اما تمام این موارد تاثیر برابر و مشابهی ندارد. فریاد زدن و خشونت قابل قبول نیست اما اگر به دنبال آن هستید که برای جلوگیری از بروز درگیری، همسرتان را به سکوت وادار سازید، این شیوه نیز تاثیر مخربی بر سلامت روان کودک دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد کنار گذاشتن مشاجرات و درگیری‌ها بدون حل کردن آنها می‌تواند همچون دعواهای خشونت‌آمیز برای فرزندان مخرب باشد.

- برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های آموزشی متعدد: در نظر گرفتن فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده متعدد امروزه برای بسیاری از کودکان به عادت تبدیل شده است. نتایج یک بررسی حاکیست، کودکانی که وقت آزاد بیشتری دارند عملکرد اجرایی بهتری از خود نشان می‌دهند. عملکردهای اجرایی و مدیریتی، مهارت‌هایی را شامل می‌شود که کودک را قادر می‌سازد تا برای خود هدف‌هایی در نظر گیرد و به آنها دست پیدا کند.

- نقض و بی‌توجهی به قوانین و مقررات خود: برخی از والدین به فرزندشان توصیه می‌کنند آنچه را من می‌گویم انجام بده نه آنچه را که من انجام می‌دهم. این عبارت شاید خوب و معمولی به نظر آید اما لزوما کارآیی ندارد. کودکان بیش از آنچه به کلمات توجه کنند رفتار والدینشان را دنبال می‌کنند. اگر دنبال آن هستید کودک‌تان مطالعه داشته باشد یا از خوراکی‌های سالم مصرف کند نشان دادن مثال عملی برای او بیش از تعیین کردن قانون و دستور تاثیرگذار است.

- تصور داشتن کنترل کامل بر کودک: در نهایت فراموش نکنید که در میزان تاثیرگذاری روش‌های تربیتی والدین بر کودکان محدودیت وجود دارد. والدین بر برخی از موفقیت‌های فرزندشان تاثیر می‌گذارند اما تعدادی از آنها به خلق و خو، تجربیات و انتخاب‌های آنان بستگی دارد.

بنابراین، باور اینکه روش‌های تربیتی عامل تعیین کننده در زندگی کودک هستند، یکی از بزرگترین اشتباهات والدین به حساب می‌آید.

آیا می توان با خدا معامله کرد و معامله با خدا چگونه معامله ای است ؟


سوال زیبا و سختی است ، خداوند خود را در قرآن معامله گر معرفی کرده است حداقل برای گروهی ، می گوید اولا ما می خریم و مشتری هستیم تو بالاخره باید بفروشی در این بازار ، الان اطبا در اتاق عمل چه چیزی را می فروشند نیم ساعت عمل می کنند ده میلیون تومان اجرت می گیرند ، آن درسی که در دانشکده پزشکی خوانده اند و اطلاعاتی که بدست آورده اند را به این مریض می فروشند خوب هم می خرند می گویند این آقای دکتر پنجه طلایی است هر کس را که عمل کند شصت سال به عمر او اضافه می شود ، یک روان شناس چه چیزی را می فروشد ؟ اطلاعات روان شناختی خود را برای باز کردن گره دیگران می فروشد ، یک سبزی فروش هم به بازار می رود و یک چیزی را می خرد و می فروشد همه ما اهل خرید و فروش هستیم بعضی از خانمها در عقد و عروسی در واقع خود را می فروشند با این مهریه می خواهد دختر را یک جوری بفروشد و داماد را یک جوری بخرد . خرید و فروش یک چیزی است که همه از بچگی با آن آشنا هستند یعنی بچه اولین درخواستی که از پدر خود می کند می گوید پول بده می خواهم خوراکی بخرم و می داند بدون پول از خوراکی خبری نیست در دانشگاه هم رشته های بازاریابی و اقتصاد و غیره است و تا قیامت هم این داستان ادامه دارد . خدا می گوید من هم فروشنده هستم و هم خریدار حالا ما هستیم که باید ببینیم چه چیزی بفروشیم . خدا رحمت کند مرحوم پروین اعتصامی را که می فرمود:
رو گهری جو که وقت فروش خیره کند مردم بازار را
یک چیزی بخر که هنگام فروش هر کسی نگاه می کند چشم های او خیره شود . حالا می گوییم ای خدا چه می خری می گوید صداقت، هر که در این بازار صداقت بیاورد من می خرم . نجابت ، پاکی ، وفا بیاورد من می خرم ، به دشمن من تو وفادار باشی من از تو می خرم . امیر المومنین فرمود : من حتی به دشمن خود هم خیانت نکردم . آن خانمی که در خانه صبر کرده است بخاطر خدا و با این مرد خشن ساخته و خشونت نورزیده و مهربانی کرده است چون خدا دوست دارد در خانه اهل تحمل باشیم اگر شصت سال می خواهی با این مرد زندگی کنی باید شصت سال تحمل کنی . بعضی ها می گویند ما برای مشکل خود چقدر صدقه بدهیم من می گویم تو گره ای در کارت افتاده است که ده میلیون تومان است بخاطر یک چنین گره ای که کلاه سر خدا نگذار و هزار تومان در صندوق صدقات بینداز ، گره ده میلیونی حداقل یک میلیون صدقه می خواهد .
در خصوص سیره خانوادگی پیامبر گفتیم که : در خانه خجول تر از دوشیزگان بود ، کمک می کرد ، از هیچ غذایی شکوه نمی کرد ، خودش خیلی از لباسها را وصله می زد، به کسی دستور نمی داد ، با همسرانش بسیار مهربان بود ، یک شخصی از یکی از همسران ایشان پرسید آیا سخت نیست زندگی با پیامبر ، او بالاخره مرد آسمانی و ملکوتی است همسر ایشان گفته بود اصلا اینگونه نیست ما اصلا حس نمی کنیم که با یک فرد ملکوتی زندگی می کنیم همه نیازهای زمینی ما هم برآورده می شود البته یک زندگی ساده و معمولی است ، اهل گذشت و درک طرف مقابل بود ، انسانها را تشویق می کرد که تشکیل خانواده بدهند ، انسان مجرد را او مبارک نمی دید او می گفت اکثر جهنمیان از مجردها هستند . حتی شهیدانی که مجرد هستند قبل از ورود به بهشت خداوند حجله ای برای آنان تشکیل می دهد و عقد ایشان را امیرالمومنین می خواند بعد عروس و داماد وارد بهشت می شوند . یک نکته ای را در خصوص ازدواج اینجا عرض کنم عده ای به من می گویند بعضی ها موقعیت ازدواج ندارند و بعضی از دختر خانمها نیز خواستگار ندارند چه کاری بکنند ، البته قصه این نیست که اسلام می گوید با هر طور شده با هر آدم غیر شایسته ای ازدواج کن نه چشمهای خود را باز کن ولی وسواس بد است بسیاری از خانمهایی که سن آنها از یک حد طبیعی گذشته است و الان خواستگار ندارند و یا خواستگارهایی دارند که دیگر باب میل آنها نیست علت این است که زمانی اینها خواستگارهای خوبی داشته اند ، یا پدر و مادر ایراد می گرفته اند و یا خود فرد و الان دختر خانم سی و پنج ساله شده است در این سن می گویند ما که خواستگار نداریم چه کاری بکنیم باید بگوییم شما از اول خواستگار داشتید باید یک مقدار توقع را پایین می آوردید تا زندگی شیرین شود. ضمنا ما خیلی وقتها می توانیم خیلی چیزها را عوض کنیم من یک پزشک نازنینی را می شناسم که جراح مغز و اعصاب است با یک خانواده بسیار متمول ایشان با تمام امکانات با یک خانمی ازدواج کرده است که نقص بدنی دارد و آنها بسیار زندگی شیرینی دارند . مادری چند وقت پیش من را دید دخترمن بسیار تحصیل کرده و خانم و زیبا است ولی یک نقص کوچک در بدن دارد هیچ کس به خواستگاری او نمی آید ، چرا باید اینگونه باشد ؟ حالا بروید به دادگاه های خانواده ببینید چگونه است ، آنقدرافرادی را می بینید که از هر نظر تکمیل هستند ولی حاضر نیستند حتی یک لحظه یکدیگر را تحمل کنند چرا از اول حواستان نبود که همه چیز به تیپ و قیافه و پرستیژ بستگی ندارد ، باید ما از این خواب گران بیدار شویم تا خداوند زندگی شیرینی به ما عنایت فرماید.

درصد قبولی ریاضی نوبت اول کلاس های هفتم مدرسۀ فرهنگیان

این درصد تنها با توجه به نمرۀ برگه دانش آموزان محاسبه شده

هفتم 1 >>>>27 نفر از 34 تا یعنی 79%

هفتم2>>>>20 نفر از 32 تا یعنی 62.5%
هفتم3>>>>22نفر از 33تا یعنی 66%
هفتم4>>>>27نفر از 33تا یعنی 81%

هفتم5>>>>26نفر از 34تا یعنی 76%


با تشکر از دوستان خوبم که در این مدت همراهم بودند تا در کنارهم باشیم و با امید به اینکه در نوبت دوم با تلاش و کوشش بتوانیم نتیجۀ بهتری کسب کنیم